ابزار منو ثابت

ساحل آرامش

سرگرمی ونشاط

اینجا وبلاگ خودتونه خوش اومدین.

ساحل آرامش

                                   ساحل آرامش

 

پاهايم از فشار کفشها زق زق مي کرد.همانطور که به روي صندلي نشسته بودم يک پايم را روي پاي ديگر انداخته و کفشم را درآوردم.با نفس کشيدن پايم خود هم نفس عميقي کشيدم.مامان دست به زانويش گرفت و بلند شد.خطاب به من گفت:
- پاشو مادر.بايد براي جمع و جور کردن اين همه ريخت و پاش از يک جايي شروع کنيم.
ناليدم و گفتم:


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 18 ارديبهشت 1393برچسب:, ] [ 15:49 ] [ MoH3en ] [ ]